توجه .... توجه!!!
به نام عشق
"این صدای تپش قلبم نیست در حسینیه ی دل سینه زنی است"
و این بحر طویل است...
عصر یک جمعه ی دلگیر
دلم گفت بگویم
بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است؟
چرا آب به گلدان نرسیده است؟
چرا لحظه ی باران نرسیده است؟
و هرکس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است،
به ایمان نرسیده است.
و غم عشق به پایان نرسیده است.
بگو حافظ دلخسته ز شیراز بیاید،بنویسد که هنوزم که هنوز است چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است؟
چرا کلبه ی احزان به گلستان نرسیده است؟
دل عشق ترک خورد،
گل زخم نمک خورد،
زمین مرد،
زمان بر سر دوشش غم و اندوه به انبوه فقط برد،فقط برد،
زمین مرد،زمین مرد
خداوند گواه است،دلم چشم به راه است،
و در حسرت یک پلک نگاه است،
ولی حیف نصیبم فقط آه است و همین آه خدایا برسد کاش به جاییی
برسد کاش صدایم به صدایی!
"این صدای تپش قلبم نیست در حسینیه ی دل سینه زنی است"
و این بحر طویل است...
عصر یک جمعه ی دلگیر
دلم گفت بگویم
بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است؟
چرا آب به گلدان نرسیده است؟
چرا لحظه ی باران نرسیده است؟
و هرکس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است،
به ایمان نرسیده است.
و غم عشق به پایان نرسیده است.
بگو حافظ دلخسته ز شیراز بیاید،بنویسد که هنوزم که هنوز است چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است؟
چرا کلبه ی احزان به گلستان نرسیده است؟
دل عشق ترک خورد،
گل زخم نمک خورد،
زمین مرد،
زمان بر سر دوشش غم و اندوه به انبوه فقط برد،فقط برد،
زمین مرد،زمین مرد
خداوند گواه است،دلم چشم به راه است،
و در حسرت یک پلک نگاه است،
ولی حیف نصیبم فقط آه است و همین آه خدایا برسد کاش به جاییی
برسد کاش صدایم به صدایی!
+ نوشته شده در جمعه نوزدهم فروردین ۱۳۹۰ ساعت 21:57 توسط کسری
|
از این پس با آدرسهای زیر هم می توانید وارد وبلاگ شوید :